یک کماندوی ماهر نیروهای ویژه (جسیکا آلبا) پس از مرگ ناگهانی پدرش مالکیت بار پدرش را به دست میگیرد و به زودی خود را در تقابل با یک باند خشن میبیند که در زادگاهش بیداد میکنند.
مایک، یک کارگر ساختمانی سر به فلک کشیده، زمانی که معشوق دبیرستانی اش، روکسان، او را در یک ماموریت اطلاعاتی ایالات متحده استخدام می کند، وارد دنیای ابر جاسوسان و ماموران مخفی می شود.
گرو، لوسی، مارگو، ادیت و اگنس به عضوی جدید در خانواده، گرو جونیور، که قصد دارد پدرش را عذاب دهد، خوش آمد میگویند. گرو در ماکسیم لو مال و دوست دخترش والنتینا با یک دشمن جدید روبرو می شود و خانواده مجبور به فرار می شوند.
تابستان امسال، پسران بد مورد علاقه جهان با ترکیبی نمادین از اکشن های روی صندلی و کمدی ظالمانه بازگشته اند، اما این بار با یک تغییر: بهترین های میامی اکنون در حال فرار هستند.
خلاصه داستان:کاپیتان تام رینولدز و گروه او از عملگرهای ماهر OSS در جنگ جهانی دوم برمه برای اسلحه و آموزش بومیان کاچین هستند. اما نبردهای جنگل ، به ویژه علیه ارتش ژاپنی که با زمین کاچین آشنا است ، خطرناک است. برخی از استراحت در حین برگها در بازوی طلای زیبای طلای کارلا یافت می شود ، اما پس از حمله ی چینی ها به مرز و به غارت و قتل سربازان آمریکایی ، رینولدز تمام مفاهیم "پروتکل نظامی" را رها می کند و به دنبال ضروری است.
خلاصه داستان:گواردهان و هارشوردان برادر Lookalike نام خود را در کودکی رد و بدل می کنند و تصمیم می گیرند بدون اطلاع والدین خود برای همیشه زندگی کنند ، اما چه اتفاقی خواهد افتاد که پدر سختگیر آنها از این موضوع آگاه شود.
خلاصه داستان:یک یتیم بیگانه از سیاره در حال مرگ خود به زمین فرستاده می شود ، جایی که او بزرگ می شود تا اولین و بزرگترین ابرقهرمان خانه فرزندخواندگی خود شود.
خلاصه داستان:فانگ سینگ لنگ پلیس پلیس و رزمی کار هنگ کنگی برای استرداد یک فروشنده مواد مخدر به استرالیا سفر می کند. فروشنده ترور می شود ، بنابراین لنج تصمیم می گیرد که به تنهایی علیه جک ویلتون ، ارباب جنایت مسئول قتل ، جنگ کند.
خلاصه داستان:الكساندر مایرهایمر تهیه كننده هالیوود برای نوشتن آخرین فیلم خود ، نویسنده مستی ریچارد بنسون را استخدام كرده است. بنسون در آپارتمانی در پاریس که قرار بود ماه ها روی این فیلمنامه کار کند ، تعطیل شده است ، اما در عوض ، زمان زندگی خود را صرف کرده است. اکنون بنسون فقط دو روز به مهلت خود رسیده و بدین ترتیب یک دبیر موقت ، گابریل سیمپسون را استخدام می کند تا به وی در تکمیل به موقع کمک کند