هنگامی که یک قاتل به بیماری لاعلاج تشخیص داده می شود، تصمیم می گیرد به خودش ضربه بزند. اما وقتی همان قاتلانی که او استخدام کرده است، دوست دختر سابقش را نیز هدف قرار می دهند، او باید ارتشی از همکاران قاتل را دفع کند.
پس از ملاقات غیرمنتظره گارفیلد با پدر گمشده اش، گربه ژنده پوش کوچه ویک، او و دوست سگش اودی مجبور می شوند از زندگی کاملاً نازپرورده خود به ویک بپیوندند تا در یک سرقت خطرناک به ویک بپیوندند.
خلاصه داستان:جان بیبی ، که در حال جبران یک حادثه تلخ است ، با نیتین ، پسر جوانی آشنا می شود که او را با داستان های قتل علاقه مند می کند. وقتی بیبی با ترسیم رویدادها امکان داستان نیتین را بررسی می کند ، با زمان واقعی آن مطابقت دارد
خلاصه داستان:جوزف کوتچر ، فروشنده بازنشسته که می خواهد از اسکان در خانه سالمندان جلوگیری کند ، مجبور است خانواده پسرش را ترک کند. او یک سفر جاده ای را آغاز می کند که طی آن با یک نوجوان باردار رابطه دوستانه برقرار می کند و شروع به فهمیدن می کند
خلاصه داستان:یک کلانتر محلی سعی می کند صلح را حفظ کند زیرا درگیری های نژادی در شهر کوچک آلاباما در حال افزایش است و تنش ها زمانی بالا می گیرد که یک مرد سیاه پوست متهم به تجاوز به یک زن سفید پوست می شود.
خلاصه داستان:پس از اینکه شورشیان در سیاره یخی Hoth به طرز وحشیانه ای توسط شورشیان غلبه کردند ، لوک اسکای واکر تمرینات جدی را با یودا آغاز می کند ، در حالی که دوستانش توسط دارت ویدر و یک شکارچی فضل به نام Boba Fett در سراسر کهکشان تعقیب می شوند.
خلاصه داستان:هنگامی که فردی در جریان سرقت بانکی توسط دینز ، بیلی دو کلاه نژاد نژاد و شریک زندگی آنها کشته شد ، سارقین فرار می کنند. کلانتر گیفورد سارقین را ردیابی می کند ، یکی از آنها را می کشد و بیلی را اسیر می کند. دین ها فرار می کنند ، اما در طی یک نقشه موفق برای آزاد کردن بیلی از کلانتر ، دین شلیک می شود و او را قادر به راه رفتن یا سوار شدن بر اسب نمی داند. بیلی که نمی خواهد دوست خود را رها کند ، یک تختخواب هندی می سازد تا دینز را پشت اسب بکشاند. دینز و بیلی با برخورداری از کلانترشان ، یک قدم جلوتر از موانع بسیاری که جان و آزادی آنها را تهدید می کند ، مانده اند.
خلاصه داستان:در روستای آریزونا ، تعداد بی شماری از رتیل های قاتل در حال مهاجرت از طریق یک شهر مزرعه ای هستند و هر موجود زنده ای را که در سر راه او قرار دارد می کشند. دامپزشک این شهر تمام تلاش خود را برای زنده ماندن در برابر هجوم انجام خواهد داد.
خلاصه داستان:نون سارا (شرلی مک لاین) در مکزیک فراری است و توسط هوگان (کلینت ایستوود) که برای ماموریت آینده خود برای تصرف یک قلعه فرانسوی آماده می شود از دست کابوی ها نجات می یابد. این زوج دوستان خوبی می شوند ، اما سارا هرگز به او نمی گوید
خلاصه داستان:در سال 1906 ، در سرزمین های هند اوکلاهما ، یک گاوچران برای حقوق اجاره نفت علیه یک نفت خیز حریص می جنگد در حالی که یک معلم زیبا مدرسه هر دو قلب مردان را می دزد.