جیمز باند سرویس فعال را ترک کرد. آرامش او زمانی کوتاه می شود که فلیکس لیتر ، دوست قدیمی CIA ، درخواست کمک می کند و باند را به دنبال یک شرور مرموز مسلح با فناوری جدید خطرناک سوق می دهد.
یک کماندوی ماهر نیروهای ویژه (جسیکا آلبا) پس از مرگ ناگهانی پدرش مالکیت بار پدرش را به دست میگیرد و به زودی خود را در تقابل با یک باند خشن میبیند که در زادگاهش بیداد میکنند.
خلاصه داستان:اکسل فولی پس از تهدید جان دخترش به بورلی هیلز باز میگردد تا یک ملاقات خانوادگی که شامل دوستان قدیمی جان تاگارت و بیلی رزوود برای کشف یک توطئه میشود.
خلاصه داستان:کامیل کلود، مجسمه ساز مشهور، آگوست رودن را تحت تأثیر قرار می دهد. او او را به عنوان دستیار استخدام می کند، اما به زودی کامیل شروع به مجسمه سازی برای خودش می کند و او نیز معشوقه او می شود. اما بعد از مدتی او دوست دارد از دستش بیرون بیاید...
خلاصه داستان:سرنوشت دو زن متفاوت را به هم نزدیک می کند و آنها را در مسیر برخوردی قرار می دهد که تصورات از پیش تعیین شده آنها را در مورد عشق، زندگی و قدرت روح یک نفر از بین می برد.
خلاصه داستان:یک گانگستر بی احساس به دنبال تخریب زندگی دختر جوانی است که او را طرد کرده است. او را مجبور به فحشا می کند و مرتباً از او جاسوسی می کند، سپس به زودی عاشق او می شود.
خلاصه داستان:یک رماننویس و یک حسابدار در حالی که برای کار به سفر میروند، ملاقات میکنند، و اگرچه هر دو با هم رابطه دارند، اما یک شبانهروزی آنها میتواند چیزی بیشتر شود.