دو تثبیت کننده رقیب زمانی که هر دو برای کمک به سرپوش گذاشتن بر اشتباه یک مقام برجسته نیویورکی فراخوانده می شوند، با یکدیگر برخورد می کنند. در طول یک شب انفجاری، آنها باید نارضایتی های کوچک و نفس خود را کنار بگذارند تا کار را تمام کنند.
پسر جهنمی و یک تازه کار B.P.R.D. مامور در دهه 1950 به آپالاچیان فرستاده می شود، جایی که آنها یک جامعه دورافتاده را کشف می کنند که تحت سلطه جادوگران است و توسط شیطان محلی شیطان صفت، مرد کج، رهبری می شود.
آرتور فلک در Arkham نهادینه شده است و منتظر محاکمه برای جنایات خود به عنوان جوکر است. آرتور در حالی که با هویت دوگانه خود دست و پنجه نرم می کند، نه تنها به عشق واقعی برخورد می کند، بلکه موسیقی را که همیشه در درونش بوده است، می یابد.
خلاصه داستان:یک روانپزشک جوان به نام میراندا گری (با بازی هلی بری) است که ناگهان در آسایشگاه روانی که خودش قبلا در آن کار میکرده، بیدار شده و هیچ خاطرهای از قتلی که متهم به ارتکاب آن است، به یاد ندارد. همانطور که میراندا تلاش میکند حافظه خود را به دست آورد، یک روح انتقام جو به سراغش آمده و…
خلاصه داستان:هفت سال پس از اینکه از آخرالزمان هیولا جان سالم به در برد، جوئل بدبخت دوست داشتنی پناهگاه زیرزمینی دنج خود را پشت سر می گذارد تا با معشوق دبیرستانی خود متحد شود.
خلاصه داستان:بیوگرافی ران کوویچ. او که در جنگ ویتنام فلج شده بود، پس از احساس خیانت توسط کشوری که برای آن جنگید، به یک فعال سیاسی ضد جنگ و طرفدار حقوق بشر تبدیل می شود.
خلاصه داستان:نوح باید شهر، دوست پسر و دوستانش را ترک کند و به عمارت شوهر ثروتمند جدید مادرش نقل مکان کند. او در آنجا با نیک، برادر ناتنی جدیدش آشنا می شود. آنها در خفا دیوانه وار عاشق می شوند.
خلاصه داستان:بابی متوجه خیانت شریک طولانی مدت خود می شود و تصمیم می گیرد وارد ماجراجویی جدیدی در زندگی شود. در این سفر، او با قاضی مارکو ملاقات می کند و آنها شروع به زندگی در داستانی می کنند که تنش های جنسی زیادی در آن نفوذ کرده است.