- میانگین رای 173 نفر
- کیفیتDvdRip
- ژانر
- سال انتشار
- محصول
- زبان
- مدت زمان100 دقیقه
- کارگردان
- بازیگران
خلاصه داستان:آگوستو واله یک دوستدار طبیعت و صنعتگر جوان از لمباردی است.
برای دریافت آدرس های جدید ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
خلاصه داستان:آگوستو واله یک دوستدار طبیعت و صنعتگر جوان از لمباردی است.
خلاصه داستان:با پیرالل آشنا شوید ، جوانی ساده دل ، ساده لوح ، از بدو تولد یتیم ، و با یک صاحبخانه مسلمان ، فاطمه ، زندگی می کند ، که مانند پسرش با او رفتار می کند. وقتی پلیس پیارال را به اتهام ...
خلاصه داستان:سسیل ، دختر جوان انحرافی که با پدر ریزوند پولی بوی خود زندگی می کند. وقتی آن ، عشق قدیمی ریموند ، به ویلای ریموند می آید ، سسیل برای شیوه زندگی خود می ترسد.
خلاصه داستان:راجو در نتیجه فرار از پدر تلخ خود ، یک قاضی ولسوالی ، که سالها پیش مادر راجو را از خانه بیرون آورده بود ، به عنوان بی سرپرست زندگی می کند. راجو به عنوان پدر جانشین خود با Dacoit (راهزن وانت پیكتی) به عنوان پدر جانشین خود تكیه می كند كه این مرد واقعاً مسئول سوء تفاهم اصلی بین والدین است. راجو او را به قتل می رساند ، و سپس سعی می کند پدرش را بکشد ، اما شکست بخورد ، دستگیر می شود و درست قبل از پدر خود ، که به عنوان قاضی در آنجا ریاست می کند ، به دادگاه می رود. راجو دوست دختر كودكي خود را به عنوان نماينده قانوني خود دارد و اكنون هميشه پدرش است كه بايد بدون نشان دادن احساسات شخصي قضاوت كند.
خلاصه داستان:هالی" (هپبورن) در آپارتمانی در شرق منهتن با گربهای که نامی ندارد زندگی میکند. او هر روز به ویترینهای جواهرفروشی تیفانی سر میزند؛ سروصداهایش همسایه طبقه بالائی خود، عکاسی ژاپنی بهنام "یونیوشی" (رونی) را اذیت میکند. روزی نویسندهای بهنام "پل" (پپارد) که در همان آپارتمان زندگی میکند و مورد حمایت مالی زنی مسنتر از خود، "خانم فیلنسون" (نیل) قرار دارد، وارد زندگی هالی میشود. پس از یک مهمانی عجیب و غریب هالی، پل با یک تگزاسی به نام "داک" (ابسن) روبهرو میشود که در پانزده سالگی هالی با او ازدواج کرده بوده است. هالی به پل توضیح میدهد که مدتها پیش این ازدواج فسخ شده است و او کمک میکند تا تگزاسی دل شکسته به خانه و زندگی خودش بازگردد. به زودی پل متوجه میشود که به هالی دلباخته است و به این دختر عجیب و غریب پیشنهاد ازدواج میدهد. اما هالی نمیپذیرد و اعلام میکند که قصد دارد با "خوزه" (ویلالونگا)، میلیونری اهل آمریکای جنوبی، ازدواج کند...
خلاصه داستان:پسر بچه شیرخوار کلانتر فرصتی برای اثبات خود دارد که یک نمایش دارویی با اجرای هنرمندان به شهر وارد می شود.
خلاصه داستان:این عشق در نگاه اول برای ماركوس سایمون وكیل بود وقتی كورتنی پترسون ، آهنگساز 32 ساله را فلج اطفال فلج كرد. مارکوس سعی می کند به آرامی و به آرامی موانع احساسی را که کورتنی در اطراف خود ایجاد کرده بود برطرف کند و به آنها فرصت عشق و شادی را بدهد.
خلاصه داستان:ﺭﺍﻭی ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ۶ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻓﻮﺕ ﻭﺍﻟﺪﻳﻨﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺣﺎﻻ ﺑﻌﺪﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺟﻮﺍﻧﺎﻧﻲ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻭ ﺧﻮﺏ ﺷﻪ ﺍﻧﺪ ﻭﻟﻲ ﺍﺩﺍﺏ ﻭ ﺭﺳﻮﻡ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﻲ ﺑﻠﺪ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ. ﺭﺍﻭی ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺗﺼﺎﺩﻓﻲ ﻋﺎﺷﻖ ﭘﺮﺳﺘﺎﺭی ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺍﻳﻨﺪﻭ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﭙﺮی ﻛﺮﺩﻥ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺯﻳﺎﺩ ﻣﻮﻓﻖ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎ ﺩﻝ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻛﻨﻨﺪ. ﺍﻳﻨﺪﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺝ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺭﺍﻭی۶ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺩﺍﺭﺩ . ﺍﻭ ﺳﺨﺘﻲ ﺯﻳﺎﺩی ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﺗﺎ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺩﺭﺳﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻳﺎﺩ ﺑﺪﻫﺪ. ﺍﻳﻦ ۶ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﺑﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ ﻭ…..
خلاصه داستان:مردي كه بر اثر يك سوءتفاهم همسرش را سه طلاقه كرده، بعد از آنكه به حقيقت امر پي مي برد از كارش پشيمان مي شود و تصميم مي گيرد دوباره زن را به عقد خود درآورد. براي اين كار به محلل احتياج است. مرد شخصاً به دنبال يك محلل مناسب مي گردد تا اينكه بالاخره يكي از آشنايان مورد اعتمادش را به اين منظور انتخاب مي كند. اما محلل بعد از ازدواج حاضر به طلاق دادن زن نمي شود اين امر مشكلات تازه اي را به بار مي آورد.
خلاصه داستان:علي (مرتضي عقيلي)، كه در كاباره ها عكاسي مي كند، و با دختر خاله اش (شهناز تهراني) قرار ازدواج گذاشته، پس از آشنائي با باربارا (ژوستن)، رقاصه ي كاباره، كه با گروهي فرنگي براي اجراي برنامه به ايران آمده اند، دختر خاله اش را فراموش مي كند و تمام اوقاتش را با باربارا مي گذراند. خانواده ي خاله از اين وضع ناخرسندند و مانع ازدواج فرزندشان مصطفي (تورج پژوهان) با خواهر علي ( طوطي سليمي) مي شوند. در چنين وضعي دختر خاله از فرط استيصال اقدام به خودكشي مي كند و در بيمارستان بستري مي شود. باربارا و گروهش پس از اتمام قراردادشان به فرنگ مي روند، و علي تنها مي ماند. علي به بيمارستان مي رود و پس از بهبود حال دختر خاله با او قرار ازدواج مي گذارد. سرانجام مصطفي نيز با خواهر علي پيمان زناشوئي مي بندد.